کد مطلب:161840 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:138

تسامح در ادله سنن
دوم: استقرار سیره علما در مؤلفات خود بر نقل اخبار ضعیفه و ضبط روایات غیر صحیحه در ابواب فضایل و قصص و مصائب و مسامحه ایشان در این مقام اخیر چنانچه مشاهد و محسوس است. آیا نمی بینی شیخ مفید طاب ثراه در كتاب «ارشاد» در تمام ابواب متعلقه به حالات ائمه علیهم السلام سواری باب مقتل حضرت ابی عبدالله به طرز سایر كتب اصحاب، اخبار را با سند و راوی اصل نقل می كند و اما در باب مقتل، تمام وقایع آن را در یك رشته كشیده و از كلبی و مداینی و غیر این دو از اصحاب سیر نقل نموده. ابوالحسن مداینی از معروفین علماء اهل سنت و شیخ بخاری معروف است. و كلبی نیز چنین است اگر چه بعضی او را شیعه می دانند ولكن هر دو در سلك ارباب تاریح و سیرند و هكذا غیر شیخ مفید.

و تائید می كند سیره علماء را در این مقام، یك دسته احادیث كه آنهارا اخبار «تسامح» می گویند: و حاصل مضمون آنها آن كه فرمودند: هر كس بشنود عملی را یا به او برسد كه ثوابی برای آن مقرر نموده اند و وعده داده اند پس آن عمل را بجای آرد به امید رسیدن به آن ثواب. آن ثواب را به او خواهند داد هر چند پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم آن را نفرموده باشد؛ (یعنی آن خبر از اصل


دروغ باشد) [1] .


معلوم است هر كس برای دیگری به آن نحو چیزی نقل كرد و آن را نسبت داد به آن بزرگواران یا آن را انسان در كتابی دید، داخل در آن اخبار می شود و می توان گفت كه به او رسیده یا آن را شنیده. پس اگر به آن عمل كرد به اجر آن خواهد رسید. و پوشیده نیست كه عمل به خبر در هر جایی، به مناسبت آن جا و آن چیز است؛ مثلا عمل كردن به خبر ضعیف متعلق به نماز مخصوصی، به جا آوردن آن نماز است و به روزه مخصوصی گرفتن آن است و به صدقه معینه، دادن آن است و به افطار دادن مؤمنی، خورانیدن او است و عمل به خبر كه در آن فضیلت پاره ای مأكولات است، خوردن آن است و هكذا. و عمل به اخبار ضعیفه در ابواب و ثبت كردن و نقل نمودن آن است. پس در این مقام، خبر هر قدر ضعیف باشد، به مقتضای آن سیره معلومه علماء و این اخبار معتبره تسامح، نقلش جایز و بر گوینده و خواننده و نویسنده حرجی و ایرادی نیست، بلكه به مثوبات ذخیره شده برای آن (اگر راست بود واقع داشت) البته خواهد رسید. و این كلام كه از فرموده بعضی از بزرگان مترایی می شود اگر تمام باشد، فی الجمله همان در خصوص موارد سیره علماء باید تمام داشت و تصدیق نمود، نه بر وجه كلیه و همه جا، تا به حال عمل این جماعت روضه خوان كه كلام در آن است مفید، و برای ایشان تمسك صحیح باشد، چه به این بیان كه ذكر شد مبنی بر مغالطه ای است كه چون مكشوف شود، دیگر دردی از بازار


كساد و سوق فساد این جماعت دوا نخواهد كرد.


[1] چند روايت در اين باب وارد شده كه به آن اشاره مي شود: در ثواب الاعمال صدوق به سندش روايتي است از امام صادق عليه السلام كه فرمود: «من بلغه شي ء من الثواب علي شي ء من الخير فعلمه كان له اجر ذلك و ان كان رسول الله لم يقله» ثواب الاعمال، صدوق، تحقيق علي اكبر غفاري، ص 160 و دو روايت در محاسن برقي است و هر دو از امام صادق عليه السلام با دو سند كه امام عليه السلام فرمودند: «من بلغه عن النبي صلي الله عليه و آله و سلم شي ء من الثواب ففعل ذلك طلب قول النبي صلي الله عليه و آله و سلم كان له ذلك الثوال و ان كان النبي لم يقله» محاسن برقي، تحقيق سيد مهدي رجائي، ج 2، ص 93، عنه في البحار، ج 2، ص 256 يا اين روايت «من بلغه عن النبي صلي الله عليه و آله و سلم شي ء من الثواب فعلمه كان اجر ذلك له و ان كان رسول الله لم يقله» همان، ج 2، ص 93. مضمون اين روايت به سند ديگر در كافي، ج 2، ص 87 نيز آمده است. و يا روايت ديگري كه در كافي است از محمد بن مروان قال: سمعت ابا جعفر عليه السلام يقول: «من بلغه ثواب من الله علي عمل فعمل ذلك العمل التماس ذلك الثواب، أوتيه و ان لم يكن الحديث كما بلغه» كافي، ج 2، ص 87. رك ايضا بحارالانوار، ج 2، ص 257 - 256 و به همين مضامين از طرق عامه نيز رواياتي وارد شده است و به آن اخبار تسامح مي گويند. نقل اين روايات از آن رو شايسته بود كه با دقت در متن اين روايات به خوبي روشن مي شود كه نمي توان با تمسك به آنها به معصوم عليهم السلام دروغ بست و مشكل امروزه مجالس مصيبت، صرفا ضعيف بودن نقلها نيست. بسياري از اين نقلهاي مسلم دروغ است و ناقلي هر چند ضعيف ندارد. اخبار تسامح در مواردي است كه مثلا روايت ضعيفي در كتب قدما نقل شده و مربوط به مستحبات و يا مكروهات است و انسان به استناد آن عملي را انجام دهد كه به اميد ثواب و بيشتر نظر آن است كه اگر در روايتي ضعيف براي عملي ثواب خاصي را ذكر كرده است و انسان به اميد آن ثواب آن عمل را انجام دهد و يا ترك كند، خداوند ثواب آن عمل را به او خواهد داد به شرط آن كه اصل استحباب و يا كراهت آن عمل در روايت صحيحه تعيين شده باشد. و نمي توان با نقل ضعيف، استحباب و يا كراهت عمل را اثبات نمود؛ زيرا در غير اينصورت باب بدعت گذاري در دين باز خواهد شد. و اگر بتوان به اندكي از آن نيز ملتزم شد، زماني است كه اين نقل در كتب اصحاب حديث آمده و بزرگان بر آن اعتناء كرده باشند. و ثانيا با مضمون روايات ديگر در تضاد نباشد مشكل ما امروز آن است كه بسياري ار مصائب مشهوره در السنه مداحان، در كتب اهل سيره و اصحاب مناقب معتبر حتي به نقل ضعيف نيز نيامده است. و برخي ناشيانه و با ذهنيات مشوب، بر خود جايز مي شمارند، براي گريانيدن مردم، از خود مصيبت بسازند! و چه قدر فاصله است ميان اخبار تسامح و عمل بي پرواي برخي از معاد ناباوران!!.